شاید کمتر کسی بداند که ایرانیها بیشتر از 3هزارسال پیش توی شهرهایشان حمام عمومی داشتهاند و احتمالا اولین حمام تاریخ را جمشید پادشاه پیشدادی ایران ساخته است.
ناخودآگاه یک مسیر منطقی را طی کنی؛ بعد از سر
در حمام، یک راهرو افراد را به فضای سربینه میبرد که از نظر دما خیلی نزدیک به
فضای بیرون بود. بعد یک راهرو قرار داشت که هوایش کمی گرمتر از سربینه بود و در
آخر گرمخانه بود که از تمام فضاهای دیگر گرمتر بود.
شستوشوی
بدن و حمام کردن برای ایرانیها علاوه بر پاکیزه کردن تن و دفع چرک، یک آیین مذهبی
هم بوده. در تمام ادیان پیش از اسلام- از مهرپرستان گرفته تا زرتشتیها-غسل کردن
یکی از شرطهای شرکت در مراسم بوده، این است که نه تنها در یک جایی مثل کاخ شاهی
تخت جمشید نشانههایی از حمام پیدا میکنند بلکه باستانشناسها، بعد از کلی جستوجو
به این نتیجه رسیدند که ساخت حمامهای عمومی از عهد هخامنشی در همه شهرهای ایران
رایج بوده است.
غسل
کردن چه به صورت واجب و چه به صورت مستحب، به مناسبتهای مختلف به مسلمانها سفارش
شده، به همین خاطر بعد از اسلام، شاهان ایرانی و البته آدمهای خیر، شهرهای ایرانی
را پر کردند از حمامهای عمومی تا جایی که در شهری مثل اصفهان فقط در عهد صفوی 152
حمام عمومی ساخته شد.
حمام در فرهنگ ایران زمین
کاشیهای
معرق ، هفت رنگ و کاشیهای خشتی ، با تصویر انسانی از زیباییهای از ویژگی حمامها می
باشد. از دیگر نکات فنی و هنری حمام می توان از چگونگی شبکه آبرسانی به خزینه ،
گرمخانه ، سربینه ، حوضها ، حوضچه ها و فواره های متعدد آنها ، نحوه گرم کردن هوای
داخل حمام ،چگونگی آب بندی مخازن آب و گرم کردن آب ، ارتفاع کم و باریک و طولانی
بودن راهروها ، هشتی های میانی و سردرها ، تناسبات فضایی ورودیها و خروجیها ،
ارتفاع زیاد رختکن ، گود بودن حمام ، بهره گیری از آب قنات ، نگهداشتن حرارت ،
ضدزلزله بودن و کاهش ارتعاشات لرزشی در اثر قرارگیری در درون زمین ، که بدون آنها
کارکرد حمام ممکن نمی شد نام برد.
زمان
استفاده از حمامها در قدیم
سابقاً
در همه جای ایران حمام عمومی وجود داشت و اهالی محل اقلاً هفته ای یک بار به منظور
نظافت به حمام میرفتند. این تفاوت که مردان قبل از طلوع آفتاب تا ساعت هشت صبح
حمام می گرفتند
مصالح
حمام
سنگ
مرمر: ستون های حمام و کفبوش و لبه حوضها
کاشی
: ازاره ها ,حوضها وسکوها
اجر
: دیواره حمام و سقف
سنگ
لاشه : بایه های حمام
تنبوشه
: لوله های سفالی مخصوص سیستم آبرسانی حمام
ساروج
: خزینه ,تزیئنات سقف حمام , بوشش داخلی حوضها (ترکیب ساروج : آهک ,خاک رس ,خاکستر
,لوئی نی مرداب ,
سفیده
تخم مرغ یا شیر که این دو ماده پروتوئینی باعث چسبندگی می شود.
استاد معمارهای ایرانی، حمامهای قدیمی را
اکثرا پایینتر از سطح زمین میساختند. برای این کارشان هم 2 دلیل داشتند؛ یکی
اینکه گرما و حرارت حمام به راحتی از راه دیوارها منتقل نشود و دوم اینکه دسترسی
به آب قنات در سطحی پایینتر از سطح زمین راحتتر بود.
یک
فضای گنبدی شکل نیمه تاریک پر از بخار به علاوه داستانی که توی آن، اولین حمام را
جنها برای حضرت سلیمان میسازند، زهره خیلیها را آب میکرد و خیلیها بودند که
از ترس اجنه پا به حمام نمیگذاشتند. نمونهاش همین مظفرالدینشاه، پنجمین شاه قدر
قدرت قاجار خودمان که هر وقت هوس حمام رفتن و آب تنی به سرش میزد، امیر بهادر
وزیر جنگش را به حمام میفرستاد تا آنجا را از وجود اجنه پاک کند.
این
دایره پر از نور و ترنج تزئینی دورش در بیشتر قسمتهای حمام تکرار شده تا روشنایی
و نور حمام را تامین کند. وقتی توی قرن دهم – یازدهم زندگی کنی و هنوز برق اختراع
نشده باشد و از طرفی توی یک فضای مرطوب مثل حمام نتوانی از فانوس استفاده کنی،
روشنایی بنایت تنها از همین نورگیرها به دست میآید. حمامها از پیش از اذان باز
میشدند تا دم دمهای غروب که میشد از روشنایی خورشید استفاده کرد. البته نور
خورشید باعث ضدعفونی کردن فضای حمام هم میشده.
این
فضای ترسناک و رمزآلود، نه زندان سلیمان است و نه دخمه شاپور. آن وقتها که خبری
از استخر نبود، بعضی از حمامها، کنار گرمخانهشان یک خزینه آب سرد بزرگ و عمیق
داشتند به اسم «چاله حوض». این چاله حوضها، مثل همین چاله حوض حمام شاهزاده
اصفهان، وقتی پر از آب میشدند، جان میدادند برای شنا و آب تنی.
فضاهای
خوشفرمی که توی عکس دور تا دور حوض میبینید، یک جور جاکفشی هستند؛ جاکفشیهای
زیبایی که موقع بالا رفتن از سکوهای سربینه، باید کفشهایتان را جفت میکردید و میگذاشتید
آنجا. حوضها هم مثل همه اجزای حمام، حساب و کتاب داشتند. حوض حمام باید حداقل به
اندازه حجم آب کر جا میگرفت تا آب داخل آن حتما از نظر شرعی پاک باشد.
آهکی
که با شیره خرما و انگور قاتی شده به این راحتیها سفت نمیشود. معمار خوش سلیقه
حمام سلطان میراحمد کاشان این خصوصیت آهک و سربینه و گرمخانه حمام را پر از ساقهها،
گیاهان مارپیچ و حیوانات آهکی کرده. ملات آهک یا همان ساروج، بهترین و مقاومترین
مصالح برای روکش کردن دیوارها و سطوح جاهای مرطوبی مثل حمام بود.
حتی
اگر لای آن 2 لنگه در چوبی باز بود، باز هم نمیتوانستید حدس بزنید آن پشت چه خبر
است. وقتی سر در حمامهای قدیمی با مجموعه زیبای پشتشان مقایسه میشوند، کوچک و
جمعوجور به نظر میرسند. پشت این سردر یک هشتی قرار دارد، از آنجا هم یک راهرو پیچ
و خمدار تا سربینه راه است. راهروی پیچ و خمدار نمیگذارد داخل حمام از بیرون
دیده شود و از خارج شدن هوای گرم هم جلوگیری میکند.
اینجا
سقف حمام است. اینها همان نورگیرهایی هستند که روشنایی حمام را تأمین میکنند.
بعضی از این گنبدهای پر از شیشه که به آنها «جام خانه» میگویند، طوری ساخته میشدند
که قابل جابهجا شدن باشند. تا وقتی گرمای حمام بیش از حد تحمل شد، آنها را کنار
بکشند و با تخلیه بخار و گرما دمای حمام تنظیم شود.
آن
قدیمها کمتر پیش میآمد که کسی به خاطر حمام رفتن و هوا به هوا شدن سرما بخورد؛
فضای پر از تزئینات سربینه دمایی نزدیک به بیرون حمام داشت و باعث میشد تا شما
هنگام خارج شدن از حمام، با تغییر دمای ناگهانی روبهرو نشوید و سرما نخورید.
سربینه، محل به نمایش گذاشتن هنر معمار حمام بود. آنها زیباترین و پرزحمتترین
تزئینات را در سربینه به کار میبردند. در واقع اینجا یک رختکن مجلل بوده.
با
همان لنگ دور کمر میشد از یکی، دو پلة سکوهای سنگی بالا بروی یک گوشه لم بدهی و
در حالی که روبهرویت در وسط حوض آب، فواره بالا میرود با فالوده، چای و قلیان از
خودت پذیرایی کنی. نه اینجا قهوهخانه نیست؛ اینجا سربینه حمام است. سربینه یا به
عبارتی بینه، مهمترین قسمت حمام و در مسیر ورود، اولین عضو اصلی است که در اصل
رختکن حمام بوده، اما نمیدانم چرا این آقایان دارند اینجا خودشان را میشویند.
اینجا
سربینه کوچک حمام سلطان میراحمد است اما توی یک حمام بزرگ و مفصل چه احتیاجی به
حمام کوچک بوده؟ این حمام با یک ورودی جدا و مستقل از ورودی اصلی، مخصوص استفاده
خانمها بود. بعضی وقتها هم اقلیتهای مذهبی از این جور جاها استفاده میکردند و
بعضی از این حمامها کوچک، با تزئینات مجلل و در قرق از ما بهتران بود.
این
کانالهای باریک زیرزمینی، اسمشان به این خاطر گربهرو است که به اندازه یک گربه
عرض دارند وگرنه هیچ ربطی به گربه یا هر جک و جانور دیگری ندارند. وقتی آتشدان
حمام روشن میشد گربهروها که از محل گرم کردن آب حمام (تون) شروع میشدند و تمام
کف حمام را طی میکردند، پر از دود و هوای گرم میشدند. به این روش، حمام گرم میشد.
از طرفی، چون این کانالها بین کف حمام و زمین فاصله میانداختند، نمیگذاشتند نم
به دیوارهای حمام نفوذ کند.
حمام گنجعلیخان
حَمّام گَنْجْعَلیخان یکی از بناهای مجموعه گنجعلیخان در شهر کرمان است که در سال ۱۰۲۰ ه ق(۱۶۱۱ میلادی) ساخته شدهاست.
گنجعلی بیک ملقب به گنجعلیخان از حاکمان کرمان در زمان شاه عباس بود که کارهای عمرانی مهمی در کرمان انجام دادهاست. او برای اینکه در وسط شهر تفرجگاههای عمومی وجود داشته باشد، ابتدا یک میدان بزرگ ایجاد کرد. این میدان که بیش از صد متر طول و پنجاه متر عرض دارد از چهار طرف با بناهای اختصاصی شامل مدرسه، مسجد ، بازار و حمام (۱۰۲۰ ه .ق ) ، چهارسوق ، آبانبار و ضرابخانه محصور شده و یک مجموعه عالی از آثارعمرانی عصر صفوی است.
سردر
آجرهای ساده و نیلی ، حاشیهای از سنگ مرمر ، نقاشیهای سردر، مقرنس بندی، نمای بیرونی سردر حمام را تشکیل میدهند. بر سردر حمام، که بخشی از نقاشیهای عهد صفوی آن به تازگی مرمت شده، کتیبهشعری به خط نستعلیق بر سنگ مرمر حک شده که مصرع آخر آن، سال اتمام بنا را با تبدیل به حروف ابجدنشان میدهد: «کسی نداده نشان در جهان چنین حمام » (سال ۱۰۲۰ ه.ق) تزیینات گچ بری و نقاشیهای سردر حمام به دو بخش تقسیم میشود: بخش بالایی مقرنس مربوط به دوره صفویه و دارای تزیینات گل وبوته وگچ بری زیبا که در سال ۱۳۷۴ توسط اداره میراث فرهنگی استان کرمان مرمت شدهاست و بخش پایین مربوط به دوره قاجاریه است که بر روی تزیینات دوره صفویه سر در حمام کشیده شدهاست. از جمله موضوعات این نقاشیها که به شکلی ساده و بدون رعایت اصول نقاشی، پهلو به پهلوی هم کشیده شدهاند میتوان به تصاویر بهرام گور ،خسرو و شیرین ،شاهان در حال شکار ،کاروان شتر و حیوانات درنده اشاره کرد . درقسمت پایین ،زیرنقاشیها دور تا دور کتیبه ای از مرمر سبز رنگ دیده میشود که با خط نستعلیق، اشعاری بر آن کنده شدهاست و تاریخ آن را ۱۰۲۰ ه .ق (۱۶۱۱ م )نشان میدهد.
نقاشیهای سردر حمام آسیبهای مختلفی دیده که در سالهای اخیر مرمت شده و در بعضی جاها با رنگگواش رنگ آمیزی شدهاست.
فضای اصلی
با عبور از زیر سردر و راهرویی غیرمستقیم ، که مانع از دیدن درون حمام و حفظ گرمای آن میشود ، و عبور از یک هشتی کوچک و درگاهی منقوش با حجاری پرندگان دریایی به فضایی بزرگ میرسیم که نامش «رختکن» و نام دیگرش «سربینه» است که از فضاهای اصلی بناست که با بکارگیری نظمی کامل و ترکیبی مناسب از سطوح کاشیکاری پرنقش و نگار و رنگارنگ ، سنگهای مرمر ، سقفهای کاربندی شده ، استفاده از صدای آب حاصل از فوران فوارهها و نورپردازی ویژه ، فضایی دلنشین و خاص آفریدهاست. رختکن ، متشکل از یک فضای میانی وسیع با سقفی بلند و پرکار و غرفههای کوچکتر در گرداگرد آن است ، غرفهها نیز حوضچهای با فواره در مرکز خود جای دادهاند. این غرفهها از انتها به هم مرتبط هستند رختکن ، باوجوداینکه فضایی یکپارچه جلوه میکند دارای گوشههایی خلوت و تودرتو است که فضایی مناسب برای استراحت ، عبادت و گفتگو را عرضه میکرده. رختکن حمام با انواع زیراندازها، سارقهای زردوزی شدة سنتی ، بقچههای کرباسی ، قطیفهها و تن خشک کنهای فراوان ، تزئین شدهاست. در حال حاضر این حمام به صورت موزه مردم شناسی در آمده و مجسمههایی مومی در جاهای مختلف حمام افرادی از طبقات مختلف جامعه آن زمان نظیر روحانیون ، پیشه وران، مردم عادی و غیره را در حمام نشان میدهد. با گذر از راهروی طولانی و زاویه دار با سکوهایی در دو طرف هشتی میانی که ظروفی نظیر طشت ، تاس و وسایلی مانند لُنگ ، سدر ، حنا ، سینیهای قدیمی ، شانههای سنتی ، آینههای مختلف، سنگ پاهای قدیمی و وسایل تن شویی دیگر ، در آن دیده میشود. در سمت راست «گرمخانه» مجسمههای کیسه کشان و دلاکان ، مشغول دلاکی قرار دارند و سمت دیگر ، حوضی هشت ضلعی با ستونهای سنگی یکپارچه که دو به دو قرینهاند ، با طاقی خیمه مانند و مجسمههایی دیگر دیده میشود. «خزینة حمام» و بخش مخصوص استحمام حکام و بزرگان و سنگ ساعت زمان در این بخش نیز از دیدنیهای آن است. سقفها اغلب کاربندیهای متنوع و جالبی دارند که نظم درونی مجموعه را بیشتر مینماید و نشانی از «درونگرا بودن معماری سنتی ایران» است.
نورپردازی
نور فضاهای حمام، از سقف تامین شده، طوری که نورگیرها معمولاً در مرکز و یا دورادور سقفها جای گرفتهاند و کاملاً با هندسه سقف، هماهنگی پیدا کرده، سقف را نورانی تر نشان میدهد و سایه - روشن زیبایی بر روی آن ایجاد میکند. حوض آب زیر این نورگیرها نیز بر جلوة نورپردازی آن میافزاید. در نورگیرهای سقف، برای جلوگیری از اشراف و دید و تنظیم حرارت گرمخانه، از «گل جام» یا «معلقی» استفاده شدهاست تا نور خورشید را به داخل فضاها هدایت کند. گرمای این حمام به وسیلة «گلخن یا تون» تامین میشدهاست. از تون ، کانالهای «گربه رو»ی انشعابی به زیر گرمخانه حمام کشیده شده، هوای داغ را از خود عبور داده، کف آن را گرم میکردهاست و هوای آلوده و زاید از طریق روزنهها به بیرون هدایت میشد.
ویژگیها
کاشیهای معرق، هفت رنگ و کاشیهای خشتی، با تصویر انسانی از ویژگیهای این حمام است. شبکة آبرسانی به خزینه، گرمخانه، سربینه، حوضها، حوضچهها و فوارههای متعدد آنها ، نحوة گرم کردن هوای داخل حمام، چگونگی آب بندی مخازن آب و گرم کردن آب، ارتفاع کم و باریک و طولانی بودن راهروها، هشتیهای میانی و سردرها، تناسبات فضایی ورودیها و خروجیها، ارتفاع زیاد رختکن، گود بودن حمام، بهره گیری از آب قنات، نگهداشتن حرارت ، ضدزلزله بودن و کاهش ارتعاشات لرزشی در اثر قرارگیری در درون زمین، که بدون آنها کارکرد حمام ممکن نمیشد، از دیگر ویژگیهای حمام گنجعلیخان هستند.
حمام شیخ بهایی
راز حمام شیخ بهایی
حمام شیخ بهایی، شمع یا شعله
حتما شما نیز اسم شیخ بهایی و حمام معروفش را
شنیده اید. حمامی که در بین عموم معروف است که با شمع گرم میشده است. و عده ای
میگویند آن شمع با اتم کار میکرده است. و نهایت اینکه شایع شده که چون این شمع با
اتم کار میکرده است انگلیسی ها یکی از شمعها را برده اند و آن یکی را دست کاری
کرده اند و بخاطر آن، از کار افتاده است.
راستی واقعیت این حمام چی بوده است؟ آیا واقعا با یک شمع گرم میشده است؟ چطور ممکن
است؟
تنها نظریه قابل قبول و شاید پذیرفته شده ای که هم اکنون وجود دارد این است که یک
سیستم سفالینه لوله کشی زیرزمینی حدفاصل آبریزگاه مسجد جامع و این حمام وجود داشته
که با روش مکش طبیعی گازهایی چون متان و اکسیدهای گوگردی به مشعل خزینه حمام هدایت
میشده و بعنوان منبع گرما در مشعل میسوخته و یا اینکه مستقیما این گازها را از
مواد زاید دفع شده در خود حمام جمع آوری میکردند و مورد استفاده قرار میدادند.
در جریان مرمت خانه شیخ بهایی در همان نزدیکی در کف زمین تنپوشه های سفالی و
چاههای مرتبطه و یک لوله آزمایش پیدا شده بود که احتمال میدهند مربوط به طراحی
حمام باشد. همچنین طبق مطالعاتی که توسط باستان شناسان و متخصصین انجام شده است
معلوم گردیده که فاضلاب شهر اصفهان توسط لوله های جمع آوری فاضلاب وارد خزینه حمام
میشده است. و طبق محاسبات دقیقی که شیخ بهایی انجام داده بود و با طراحی خاص
خزینه، این فاضلاب تبدیل به گاز متان میشد که قابل سوختن است. لجن های ته نشینی
نیز بعنوان کود آلی مورد استفاده قرار میگرفت. شیخ بهایی با محاسباتی که انجام
داده بود، حجم لجن را برای تولید بیوگاز مشخص کرده بود و گفته بود که اگر لجن به
اندازه ای که خود مشخص کرده بود برسد میتوانید مقدار مشخصی از لجن را بعنوان کود
استفاده کنید. برای برداشت این لجن اضافی برنامه دقیقی ترسیم شده بود و در هر
زمانی میزان برداشت اهالی هر منطقه ای مشخص بود.
گاز تولید شده توسط فاضلاب بوسیله شعله هایی که تعبیه شده بود مخزن آب حمام را گرم
میکرد. پس از گذشت چندین سال و ضعف حکومت آنزمان که پایتخت ایران، اصفهان بود
کشاورزان بدون برنامه و خارج از نوبت از این لجن ها برداشت نمودند تا بعنوان کود
استفاده نمایند و بدین جهت بود که این شعله ها خاموش شدند.
حمام تاریخی ظهیرالاسلام (آقا نقی)
حمام ظهیرالاسلام یکی از حمام های قدیمی اردبیل
محسوب می شود . با اینکه نام قدیمی آن ظهیرالاسلام می باشد ولی در حال حاضر با نام
آقانقی در نزدیکی عالی قاپو و نیز این حمام به نام اوست .
از
نظر سبک معماری حمام آقانقی شبیه به حمام حاج شیخ می باشد . این اثر تاریخی از
حمام های وقفی به آستان بقعه شیخ صفی الدین بوده که متصل به حظیره درب اسفریس و
مشهور به قطب الدین ، منسوب به سپهسالار شمس الدین ظهیرالاسلام بوده که با موقعیت
شناسی و سبک شناسی حمام فعلی آقانقی قابل تطبیق می باشد .
در
آزمایشات ترمولومیسنانس ، که از آجرهای حمام در پنج نقطه انتخاب و انجام شده است .
تاریخ اولیه حمام به قبل از دوره صفوی می رسد و مشخص است که عملکرد آن تا عصر
پهلوی حفظ شده بود .
ساختار
حمام در دو مرحله کاملا متفاوت و با فاصله زمانی حدود 200 سال انجام شده است .
الف
: این بنا دارای ساختمان کوچک تری بوده که همان قسمت چال حوضی فعلی است و حدود 650
سال قبل ساخته شده است . قسمتی که اکنون به عنوان گرمخانه مردانه نامگذاری می شود
بعدها و در تاریخی حدود 200 سال بعد به ساختمان حمام افزوده شده است .
ب :
در محل حمام فعلی حمام یا بنای دیگری بوده که مربوط به 650 سال قبل است که حدود
400 سال پیش با تخریب آن بنا و استفاده از آجرهای آن قسمت حمام زنانه ساخته شده و
با استفاده از آجرهای دیگری حمام تکمیل شده است
این حمام در دورة پیش از صفویه و نیمه دوم قرن هفتم هجری قمری بنا شد. در دورة صفویه نسبت به تکمیل، توسعه و تعمیر و نگهداری آن کوشش شایانی بعمل آمد. در اواخر دورة صفویه کهولت بنا باعث انهدام آن و در نتیجه تعطیلی حمام گردید، اما در دورة قاجاریه مجدداً نسبت به تعمیر و احیای آن اقدام گردید.
موزه ی حمام چهار فصل اراک
بنای حمام چهار فصل در
ضلع شرقی خیابان شاهپور ( دکتر بهشتی ) قرار دارد و مربوط به دوران قاجاریه است.
بنیانگذار این بنا شخصی به نام " حاج محمد خوانساری " بود. این حمام
دارای سه قسمت مردانه، زنانه و حمام اقلیت های مذهبی بود و مانند تمام حمام های
قدیمی که از آب جاری استفاده می کردند،چند متر از سطح خیابان پایین تر ساخته شده
است . رختکن حمام با کاشیکاری های بسیار زیبای هفت رنگ تزئین شده است و سقف حمام
روی هشت ستون قرار دارد. این ستون ها دارای پیچگاه های بسیار زیبا و کاشی های
منقوش است. در حال حاضر این حمام به عنوان موزه مورد بازدید علاقمندان قرار دارد .
این مجموعه ی کم نظیر از آثار ارزشمند و بسیار زیبای
منطقه به شمار می رود .وجه تسمیه آن به واسطه ی تابلوهای کاشی آن است که چهار فصل
سال بر روی آن ها نقش بسته و در چهار سمت سربینه حمام مردانه نصب است . بر روی این
کاشی های خشتی نقوشی از مناظر طبیعی ،شکارگاه و گرفت و گیر دیده می شود.
یکی از زیباترین بخش های این حمام قسمت سر بینه ی زنانه
است () که گنبد آن یک پارچه و بدون بر پا داشتن ستون بنا شده است و این از نظر
معماری ،با توجه به امکانات کم آن دوران قابل توجه است. حمام زنانه و بخش اقلیت
های مذهبی یا خصوصی دارای یک سر بینه زنانه است، اما گرمخانه ی آن دارای بخش خصوصی
و عمومی است که شاید بتوان گفت در نوع خود بی نظیر است . سربینه ی حمام مردانه با
کاشی های هفت رنگ با طرح های متنوع تزئین شده و تمام سطوح داخلی آن نیز با کاشی و
طرح های اسلیمی و ختایی مزین شده است . گنبد اصلی سر بینه بر روی هشت ستون اصلی
قرار دارد . این ستون ها نیزبه شکل هنرمندانه ای کاشیکاری شده و دارای پیچک های
بسیار زیبایی است و از جمله ویژگی های معماری سر بینه ،علاوه بر قرینه سازی و رسم
بندی ها و نحوه ی ستون بندی آن ، همین کاشیکاری ها است که شامل کاشیکاری های قالبی
و پیچکی است. و تمام سطح سر بینه مردانه به وسیله ی همین کاشی ها تزئین شده است.
شکل های اسلیمی نظیرگل و بوته ،درختان سرو ،صنوبر و انگور و نیز منظره های طبیعی
مثل چشمه های آب ، رودخانه و گیاهان وحشی که در میان آنها پرندگانی مانند کبوتر و
قرقاول در حال نشسته یا پروزاز دیده می شوند ، از جمله نقوش ومجالس زیبای کاشیکاری
این حمام است .
از نقوش دیگر کاشی ها می توان به نقش شیر و گاو و شیر و
اژدها اشاره کرد که به نقوش شکاری معروفند . این مکان دارای کاشیکاری هایی به نقش
عقاب با شکار مرغابی نیز هست
در سینه ی هر ستون نقش سربازان و افراد نظامی آن دوران
با لباس ها و رنگ های مخصوص با حالت ایستاده ، شمشیر یا تفنگ به دست ،دیده می شود.
تمام سزبازان دارای واکسیل های سرشانه و درجه های متفاوت نظامی آن زمان هستند که
با علامت ستاره بر روی سینه هایشان مشخص شده اند . رنگ های به کار رفته در کاشی ها
بیشتر زرد ، آبی لاجوردی ، فیروزه ای ، سبز ، سفید ، خاکستری ، قرمز و نارنجی است
. کاشی های این دوره هم مربوط به زمان قاجار با نقوش سربازان قاجاری است .