دوست مطلبی فرستاده وخواسته توی وبلاگ بزارم..گزاشتن مطالب توی این وبلاگ اصلا به معنی تایید یا تکذیب مطلب نیست...فقط احترام به نظر دیگران و وجود دموکراسی در این وبلاگ هست............
لطفا مشخصاتی که از خودم دادم را هرگز در وبلاگ کپی-پیست نکنید چون نمی خواهم شناخته شم. به نظرم واقعا خطرناک است. نمی خواهم. . هرگز اسم و فامیل من را نیز در وبلاگ خطاب نکنید.
فقط اگر خواستید نکات زیر را اگر صلاح دانستید دیگران نیز بخوانند به وبلاگ منتقل نمایید. فقط همین نکات زیر و نه مشخصات من
پولدار بودن و ماندن بسیار کار سخت و پر زحمتی است و صبر و تحمل و روحیه بالا و خستگی ناپذیری می طلبد
انسان های پولدار انسان هایی سالم و یا نسبتا سالم از لحاظ اخلاقی هستند که زود عاشق و زود ازدواج می کنند و از انحرافات و اتلاف وقت های مسخره خوددرای می کنند
ازدواج با انسان های کارافرین و ثروتمند آسان نیست و همراهی با آنها ممکن است خیلی گران تمام شود و پر از تنهایی تحمل کردن و استرس بوده و نیازمند گذشت و فداکاری و در بعضی مراحل قناعت پیشگی ولو در حد طبقات پایین جامعه می باشد و اینجور آدم ها فقط از دور قشنگ و رویایی هستند ولی در واقع یک لحظه هم ارام و قرار ندارند و در کنارشان نمیشه آرامش و خوشبختی و آسایش واقعی داشت
کسب و کار راه انداختن یعنی هر آن منتظر باشی از قله به دره بیفتی پس همیشه اسوده خاطر و در رفاه نیستی و همواره دو روی سکه را باید انتظارش را داشته باشی
سفر می تواند دریچه های جدید به روی خلاقیت انسان بگشاید
مهمترین نکته در کسب و کار این است که ثابت قدم باشی و از شکست ها درس بگیری و نکات موفقیت رقبا در همان صنعت را کشف کرده و در کار خودت اعمال کنی و در عین حال سعی کنی متفاوت باشی آن هم در راستای نیاز مهم پنهان یا تامین نشده مصرف کننده
سیر پولدار شدن اینجوریه که اولش باید از کمک خانواده و ... دل بکنی و بعد کارهای الکی و سرکاری بکنی و هی ضایع بشی اما جا نزنی و دوام بیاری، بعد یه کم ریسک کنی و حسابی پایش بایستی و حتی کار کارگری کردن برای موفقیت در آن ریسک را به جان بخری و شبانه روز مایه بگذاری و تمرکز کنی روی موفقیت، سپس خوب که روی غلطک افتادی و رونق گرفتی کم کم از حرص و جوش خوردن و کار تولید بروی به سمت مدیریت سرمایه و اصطلاحا پا روی پا انداختن و با فکر و تجربه پول خود را بیشتر کردن مثلا ....و از مرغ تخم طلای خود کار بکشی و سیستم تعریف کنی و مداوم رصد کنی همه چیز روی غلطک و نظمی که می دونی درسته پیش بره و همواره باید در چند جبهه مختلف سرمایه گذاری کنی که اثر ریسک در یک پروژه تو را زمین نزنه و خلع ید نشی
پولدار شدن و ماندن قیمت گزافی داره و مرد می خواد
اگر فقط چند تا کارآفرین خوب در هر شهری داشته باشیم آنوقت مشکلات بیکاری، تورم، وابستگی به نفت و تبعاتی چون ناامنی و فقر فرهنگی و ناامیدی و افسردگی و فساد در شهرهای ایران کمرنگ می شه
دست کارافرینان را باید بوسید، نبض اقتصاد کشور در دست کارآفرینان است، باید حمایت شوند نه مورد سنگ اندازی و تنگ نظری و درگیر شدن در انبوه قوانین و تبصره های بعضا غیر کارشناسی مسئولین دولتی و فامیل و ... قرار گیرند که هی از آنها بکنند به این بهانه که آنها پولدار هستند
معنی کار عبادت است را کاملا متوجه شدم. بله واقعا کار یک کارآفرین مقدس و موثر برای خلق خدا و عزت و استقلال کشور است
یک تیزهوش واقعی نباید حتما پزشک و دندانپزشک باشد و نباید حتما المپیادی بشود یا دانشگاه تهران و صنعتی شریف برود و یا حتما فوق لیسانس و دکتری بگیرد و استاد دانشگاه شود بلکه باید در نهایت بتواند یگانه و بی نظیر یا لااقل کم نظیر بشود و مفید و موثر برای مردم بشود خصوصا مردم کشورش و دیگران باید قدرشان را بداننند و باید یک تجدید نظر اساسی در تعریف نخبگان کرد. ما رتبه برتر کنکور را نخبه قلمداد کنیم چه فرقی به حال مردم و کشور دارد؟؟؟ کارافرینان نخبه واقعی هستند.
می توان تا هفت پشت ادم کارمند دولت باشند اما تو یکی وارد بازار شوی و بترکونی، می شه پدر سرمایه دار نداشت و تو از صفر شروع کنی و بترکونی، می توان تا خرخره بروی در گرداب بدهکاری و ورشکستگی اما امید داشته باشی واقعا می شه دوباره بترکونی. همه چیز ممکن است در این دنیا و کار نشد نداریم اصلا
یک تجدید نظر اساسی در قوانین دست و پا بند دولتی برای رونق کسب و کار نیاز است. طوری که نظارت و کنترل را با مچ گیری قاطی نکنیم بلکه دولت همانند پدر همواره حامی و هدایتگر باشد نه مانع ایجاد کند و حال گیری نماید و بیمه و مالیات و شهرداری و ... یکی پس از دیگری بیایند سال به سال خفت آدم را بچسبند و نگذارند پول در چیب بماند و حتی از جیب مایه بگذاریم
می توان خانه نشست و ایده پردازی و پیگیری کرد و با دست خالی شروع کرد و برکت و رونق را دید
درود بر شما جوان شریف - جاویدان و زنده باد - از طرف یک همشهری خواننده وبلاگ شما